حکم جنگ (قرآن)جنگ ، واژهای پارسی و کهن و پر کاربرد به معنای هر گونه درگیری (ذهنی و لفظی و بدنی) افراد با خود یا با دیگران، خصوصاً به معنای زد و خورد خشن میان گروهها و اقوام و ملتها و کشورها به انگیزههای مختلف است. فهرست مندرجات۲ - لزوم جنگ و نبرد با گروه متجاوز ۳ - لزوم ایجاد صلح میان مسلمانان ۴ - حرمت جنگ در دین بنی اسرائیل ۵ - حرمت جنگ مسلمانان با کافران ۶ - حرمت جنگ در ماه حرام ۷ - حرمت جنگ در حرم خداوند ۸ - حرمت جنگ از روی طغیان ۹ - حرمت جنگ در راه طاغوت ۱۰ - حرمت انفاق برای جنگ با اسلام ۱۱ - حرمت جنگ بر ضد دین ۱۲ - حرمت جنگ با خدا و پیامبر ۱۳ - جنگ افروزی یهود ۱۴ - پانویس ۱۵ - منبع ۱ - حرمت جنگ مسلمانانجنگ مسلمانان با یکدیگر حرام است. «واعتصموا بحبل الله جمیعـا ولا تفرقوا واذکروا نعمت الله علیکم اذ کنتم اعداء فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخونـا وکنتم علی شفا حفرة من النار فانقذکم منها...؛ و همگى به ریسمان خدا (قرآن و اسلام، و هر گونه وسيله وحدت)، چنگ زنيد، و پراكنده نشويد! و نعمت (بزرگِ) خدا را بر خود، به ياد آريد كه چگونه دشمن يكديگر بوديد، و او ميان دلهاى شما، الفت ايجاد كرد، و به بركتِ نعمتِ او، برادر شديد! و شما بر لبِ حفرهاى از آتش بوديد، خدا شما را از آن نجات داد؛ اين چنين، خداوند آیات خود را براى شما آشكار مىسازد؛ شايد پذيراى هدايت شويد». درباره اینکه منظور از (حبل الله) (ریسمان الهى) چیست ؟ مفسران احتمالات مختلفى ذکر کردهاند، بعضى مىگویند منظور از آن قرآن است، و بعضى مىگویند اسلام ، و بعضى دیگر گفتهاند منظور خاندان پیامبر و ائمه معصومین هستند. «و ان طـائفتان من المؤمنین اقتتلوا فاصلحوا بینهما فان بغت احدهما علی الاخری فقـتلوا التی تبغی حتی تفیء الی امر الله...؛ و هر گاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند، آنها را آشتى دهيد؛ و اگر يكى از آن دو بر ديگرى تجاوز كند، با گروه متجاوز پيكار كنيد تا به فرمان خدا بازگردد؛ و هر گاه بازگشت (و زمينه صلح فراهم شد)، در ميان آن دو به عدالت صلح برقرار سازيد؛ و عدالت پيشه كنيد كه خداوند عدالت پيشگان را دوست مىدارد». ۲ - لزوم جنگ و نبرد با گروه متجاوزجنگ و نبرد با گروه متجاوز تا تسلیم شدن به فرمان الهی لازم است. «و ان طـائفتان من المؤمنین اقتتلوا فاصلحوا بینهما فان بغت احدهما علی الاخری فقـتلوا التی تبغی حتی تفیء الی امر الله...؛ و هر گاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند، آنها را آشتى دهيد؛ و اگر يكى از آن دو بر ديگرى تجاوز كند، با گروه متجاوز پيكار كنيد تا به فرمان خدا بازگردد؛ و هر گاه بازگشت (و زمينه صلح فراهم شد)، در ميان آن دو به عدالت صلح برقرار سازيد؛ و عدالت پيشه كنيد كه خداوند عدالت پيشگان را دوست مىدارد». ۳ - لزوم ایجاد صلح میان مسلمانانایجاد صلح و آشتی عادلانه میان مسلمانان متخاصم، در حال جنگ لازم است. «و ان طـائفتان من المؤمنین اقتتلوا فاصلحوا بینهما فان بغت احدهما علی الاخری فقـتلوا التی تبغی حتی تفیء الی امر الله فان فاءت فاصلحوا بینهما بالعدل واقسطوا ان الله یحب المقسطین؛ و هر گاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند، آنها را آشتى دهيد؛ و اگر يكى از آن دو بر ديگرى تجاوز كند، با گروه متجاوز پيكار كنيد تا به فرمان خدا بازگردد؛ و هر گاه بازگشت (و زمينه صلح فراهم شد)، در ميان آن دو به عدالت صلح برقرار سازيد؛ و عدالت پيشه كنيد كه خداوند عدالت پيشگان را دوست مىدارد». ۴ - حرمت جنگ در دین بنی اسرائیلجنگ با یکدیگر در دین بنی اسرائیل حرام میباشد. «واذ اخذنا میثـق بنی اسرءیل... معرضون• واذ اخذنا میثـقکم لاتسفکون دماءکم ولا تخرجون انفسکم من دیـرکم... • ثم انتم هــؤلاء تقتلون انفسکم وتخرجون فریقـا منکم من دیـرهم تظـهرون علیهم بالاثم والعدون وان یاتوکم اسـری تفـدوهم وهو محرم علیکم اخراجهم افتؤمنون ببعض الکتـب وتکفرون ببعض فما جزاء من یفعل ذلک منکم الا خزی فی الحیوة الدنیا ویوم القیـمة یردون الی اشد العذاب وما الله بغـفل عما تعملون؛ و (به ياد آوريد) زمانى را كه از بنى اسرائيل پیمان گرفتيم كه جز خداوند يگانه را پرستش نكنيد؛ و به پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و بينوايان نيكى كنيد؛ و به مردم نيك بگوييد؛ نماز را برپا داريد؛ و زکات بدهيد. سپس (با اينكه پيمان بسته بوديد) همه شما- جز عده كمى- سرپيچى كرديد؛ و (از وفاى به پيمان خود) روىگردان شديد• و هنگامى را كه از شما پيمان گرفتيم كه خون هم را نريزيد؛ و يكديگر را از سرزمين خود، بيرون نكنيد. سپس شما اقرار كرديد؛ (و بر اين پيمان) گواه بوديد• اما اين شما هستيد كه يكديگر را مىكشيد و جمعى از خودتان را از سرزمينشان بيرون مىكنيد؛ و در اين گناه و تجاوز، به يكديگر كمك مىنماييد؛ (و اينها همه نقض پيمانى است كه با خدا بستهايد) در حالى كه اگر بعضى از آنها به صورت اسيران نزد شما آيند، فدیه مىدهيد و آنان را آزاد مىسازيد! با اينكه بيرون ساختن آنان بر شما حرام بود. آيا به بعضى از دستورات کتاب آسمانی ايمان مىآوريد، و به بعضى کافر مىشويد؟! براى كسى از شما كه اين عمل (تبعيض در ميان احکام و قوانين الهى) را انجام دهد، جز رسوايى در اين جهان ، چيزى نخواهد بود، و روز رستاخيز به شديدترين عذابها گرفتار مىشوند. و خداوند از آنچه انجام مىدهيد غافل نيست». ۵ - حرمت جنگ مسلمانان با کافرانجنگ مسلمانان با کافران در صورت توبه و دست کشیدن آنان از جنگ حرام است. «واقتلوهم حیث ثقفتموهم واخرجوهم من حیث اخرجوکم... • فان انتهوا فان الله غفور رحیم• وقـتلوهم حتی لاتکون فتنة ویکون الدین لله فان انتهوا فلا عدون الا علی الظــلمین؛ و آنها را (بت پرستانى كه از هيچ گونه جنايتى ابا ندارند) هر كجا يافتيد، به قتل برسانيد! و از آن جا كه شما را بيرون ساختند مکه، آنها را بيرون كنيد! و فتنه (و بتپرستی) از كشتار هم بدتر است! و با آنها، در نزد مسجدالحرام (در منطقه حرم)، جنگ نكنيد! مگر اينكه در آن جا با شما بجنگند. پس اگر (در آن جا) با شما پيكار كردند، آنها را به قتل برسانيد! چنين است جزاى كافران!• و اگر خوددارى كردند، خداوند آمرزنده و مهربان است• و با آنها پيكار كنيد! تا فتنه (و بتپرستى، و سلب آزادى از مردم،) باقى نماند؛ و دین، مخصوص خدا گردد. پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند، (مزاحم آنها نشويد! زيرا) تعدّى جز بر ستمكاران روا نيست». «ودوا لو تکفرون کما کفروا... فان تولوا فخذوهم واقتلوهم حیث وجدتموهم ولا تتخذوا منهم ولیـا ولا نصیرا• ... فان اعتزلوکم فلم یقـتلوکم والقوا الیکم السلم فما جعل الله لکم علیهم سبیلا؛ آنان آرزو میکنند که شما هم مانند ایشان کافر شوید، و مساوی یکدیگر باشید. بنابر این، از آنها دوستانی انتخاب نکنید، مگر اینکه (توبه کنند، و) در راه خدا هجرت نمایند. هرگاه از این کار سر باز زنند، (و به اقدام بر ضدّ شما ادامه دهند،) هر جا آنها را یافتید، اسیر کنید! و (در صورت احساس خطر) به قتل برسانید! و از میان آنها، دوست و یار و یاوری اختیار نکنید!•... مگر آنها که با همپیمانان شما، پیمان بستهاند؛ یا آنها که به سوی شما میآیند، و از پیکار با شما، یا پیکار با قوم خود ناتوان شدهاند؛ (نه سر جنگ با شما دارند، و نه توانایی مبارزه با قوم خود.) و اگر خداوند بخواهد، آنان را بر شما مسلطّ میکند تا با شما پیکار کنند. پس اگر از شما کنارهگیری کرده و با شما پیکار ننمودند، (بلکه) پیشنهاد صلح کردند، خداوند به شما اجازه نمیدهد که متعرّض آنان شوید». «قل للذین کفروا ان ینتهوا یغفر لهم ما قد سلف وان یعودوا فقد مضت سنت الاولین• وقـتلوهم حتی لا تکون فتنة ویکون الدین کله لله فان انتهوا فان الله بما یعملون بصیر؛ به آنها که کافر شدند بگو: چنانچه از مخالفت باز ایستند، (و ایمان آورند،) گذشته آنها بخشوده خواهد شد؛ و اگر به اعمال سابق بازگردند، سنّت خداوند در گذشتگان، درباره آنها جاری میشود (؛ و حکم نابودی آنان صادر میگردد)• و با آنها پیکار کنید، تا فتنه (شرک و سلب آزادی) برچیده شود، و دین (و پرستش) همه مخصوص خدا باشد! و اگر آنها (از راه شرک و فساد بازگردند، و از اعمال نادرست) خودداری کنند، (خداوند آنها را میپذیرد؛) خدا به آنچه انجام میدهند بیناست». ۶ - حرمت جنگ در ماه حرامآغاز جنگ، در ماههای حرام، حرام میباشد. «الشهر الحرام بالشهر الحرام والحرمـت قصاص فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم...؛ ماهِ حرام، در برابر ماهِ حرام! (اگر دشمنان، احترام آن را شکستند، و در آن با شما جنگیدند، شما نیز حق دارید مقابله به مثل کنید.) و تمام حرامها، (قابلِ) قصاص است. و (به طور کلّی) هر کس به شما تجاوز کرد، همانند آن بر او تعدّی کنید! و از خدا بپرهیزید (و زیاده روی ننمایید)! و بدانید خدا با پرهیزکاران است!». مشرکان مکه مىدانستند که جنگ در ماههاى حرام (ذی القعده و ذی الحجه و محرم و رجب) از نظر اسلام جایز نیست و به تعبیر دیگر اسلام این سنت را که از قبل وجود داشته امضاء کرده است، مخصوصا در مسجد الحرام و مکه این کار نارواتر است، و پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به هر دو حکم احترام مىگذارد. به همین دلیل در نظر داشتند، مسلمانان را غافلگیر ساخته و در ماههاى حرام به آنها حمله ور شوند، و شاید گمانشان این بود، که اگر آنها احترام ماههاى حرام را نادیده بگیرند مسلمانان به مقابله بر نمىخیزند، و اگر چنین شود به مقصود خود رسیدهاند. آیه مورد بحث به این پندارها پایان داد و نقشههاى احتمالى آنها را نقش بر آب کرد، و دستور داد اگر آنها در ماههاى حرام دست به اسلحه بردند، مسلمانان در مقابل آنها بایستند. «یسـلونک عن الشهر الحرام قتال فیه قل قتال فیه کبیر وصد عن سبیل الله وکفر به...؛ از تو، در باره جنگ کردن در ماه حرام، سؤال میکنند؛ بگو: «جنگ در آن، (گناهی) بزرگ است؛ ولی جلوگیری از راه خدا (و گرایش مردم به آیین حق) و کفر ورزیدن نسبت به او و هتک احترام مسجد الحرام، و اخراج ساکنان آن، نزد خداوند مهمتر از آن است؛ و ایجاد فتنه، (و محیط نامساعد، که مردم را به کفر، تشویق و از ایمان بازمیدارد) حتّی از قتل بالاتر است. و مشرکان، پیوسته با شما میجنگند، تا اگر بتوانند شما را از آیینتان برگردانند؛ ولی کسی که از آیینش برگردد، و در حال کفر بمیرد، تمام اعمال نیک (گذشته) او، در دنیا و آخرت، برباد میرود؛ و آنان اهل دوزخند؛ و همیشه در آن خواهند بود». «یـایها الذین ءامنوا لاتحلوا شعـئر الله ولاالشهر الحرام...؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! شعائر و حدود الهی (و مراسم حج را محترم بشمرید! و مخالفت با آنها) را حلال ندانید! و نه ماه حرام را، و نه قربانیهای بینشان و نشاندار را، و نه آنها را که به قصد خانه خدا برای به دست آوردن فضل پروردگار و خشنودی او میآیند! اما هنگامی که از احرام بیرون آمدید، صیدکردن برای شما مانعی ندارد. و خصومت با جمعیّتی که شما را از آمدن به مسجد الحرام (در سال حدیبیه ) بازداشتند، نباید شما را وادار به تعدّی و تجاوز کند! و (همواره) در راه نیکی و پرهیزگاری با هم تعاون کنید! و (هرگز) در راه گناه و تعدّی همکاری ننمایید! و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید که مجازات خدا شدید است!». «فاذا انسلخ الاشهر الحرم فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم وخذوهم واحصروهم واقعدوا لهم کل مرصد...؛ (امّا) وقتی ماههای حرام پایان گرفت، مشرکان را هر جا یافتید به قتل برسانید؛ و آنها را اسیر سازید؛ و محاصره کنید؛ و در هر کمینگاه، بر سر راه آنها بنشینید! هرگاه توبه کنند، و نماز را برپا دارند، و زکات را بپردازند، آنها را رها سازید؛ زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است!» «ان عدة الشهور عند الله اثنا عشر شهرا فی کتـب الله یوم خلق السمـوت والارض منها اربعة حرم...؛ تعداد ماهها نزد خداوند در کتاب الهی، از آن روز که آسمانها و زمین را آفریده، دوازده ماه است؛ که چهار ماه از آن، ماه حرام است؛ (و جنگ در آن ممنوع میباشد.) این، آیین ثابت و پابرجا (ی الهی) است! بنابر این، در این ماهها به خود ستم نکنید (و از هرگونه خونریزی بپرهیزید)! و (به هنگام نبرد) با مشرکان، دسته جمعی پیکار کنید، همان گونه که آنها دسته جمعی با شما پیکار میکنند؛ و بدانید خداوند با پرهیزگاران است!». ۷ - حرمت جنگ در حرم خداوندآغاز جنگ در حرم خداوند و محدوده مسجدالحرام حرام است. «واقتلوهم حیث ثقفتموهم واخرجوهم من حیث اخرجوکم... ولا تقـتلوهم عند المسجد الحرام حتی یقـتلوکم فیه فان قـتلوکم فاقتلوهم...؛ و آنها را (بت پرستانی که از هیچ گونه جنایتی ابا ندارند) هر کجا یافتید، به قتل برسانید! و از آن جا که شما را بیرون ساختند (مکه)، آنها را بیرون کنید! و فتنه (و بت پرستی) از کشتار هم بدتر است! و با آنها، در نزد مسجد الحرام (در منطقه حرم)، جنگ نکنید! مگر اینکه در آن جا با شما بجنگند. پس اگر (در آن جا) با شما پیکار کردند، آنها را به قتل برسانید! چنین است جزای کافران!». ۸ - حرمت جنگ از روی طغیانجنگ از روی طغیان، ریاکاری و به هدف بازداشتن مردم، از راه خدا حرام میباشد. «ولا تکونوا کالذین خرجوا من دیـرهم بطرا ورئاء الناس ویصدون عن سبیل الله والله بما یعملون محیط؛ و مانند کسانی نباشید که از روی هوی پرستی و غرور و خودنمایی در برابر مردم، از سرزمین خود به (سوی میدان بدر) بیرون آمدند؛ و (مردم را) از راه خدا بازمیداشتند؛ (و سرانجام شکست خوردند) و خداوند به آنچه عمل میکنند، احاطه (و آگاهی) دارد!». ۹ - حرمت جنگ در راه طاغوتجنگ در راه طاغوت حرام است. «الذین ءامنوا یقـتلون فی سبیل الله والذین کفروا یقـتلون فی سبیل الطـغوت...؛ کسانی که ایمان دارند، در راه خدا پیکار میکنند؛ و آنها که کافرند، در راه طاغوت (بت و افراد طغیانگر). پس شما با یاران شیطان، پیکار کنید! (و از آنها نهراسید!) زیرا که نقشه شیطان، (همانند قدرتش) ضعیف است». ۱۰ - حرمت انفاق برای جنگ با اسلامانفاق و صرف مال، برای جنگ با اسلام و مسلمین حرام میباشد. «ان الذین کفروا ینفقون امولهم لیصدوا عن سبیل الله فسینفقونها ثم تکون علیهم حسرة ثم یغلبون والذین کفروا الی جهنم یحشرون؛ آنها که کافر شدند، اموالشان را برای بازداشتن (مردم) از راه خدا خرج میکنند؛ آنان این اموال را (که برای به دست آوردنش زحمت کشیدهاند، در این راه) مصرف میکنند، امّا مایه حسرت و اندوهشان خواهد شد؛ و سپس شکست خواهند خورد؛ و (در جهان دیگر) کافران همگی به سوی دوزخ گردآوری خواهند شد». ۱۱ - حرمت جنگ بر ضد دینجنگ بر ضد دین اسلام حرام است. «انما ینهـکم الله عن الذین قـتلوکم فی الدین واخرجوکم من دیـرکم وظـهروا علی اخراجکم ان تولوهم ومن یتولهم فاولـئک هم الظــلمون؛ تنها شما را از دوستی و رابطه با کسانی نهی میکند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانه هایتان بیرون راندند یا به بیرونراندن شما کمک کردند و هر کس با آنان رابطه دوستی داشته باشد ظالم و ستمگر است!». ۱۲ - حرمت جنگ با خدا و پیامبرایجاد پایگاه، برای جنگ با خدا و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) حرام میباشد. «والذین اتخذوا مسجدا ضرارا وکفرا وتفریقـا بین المؤمنین وارصادا لمن حارب الله ورسوله من قبل ولیحلفن ان اردنا الا الحسنی والله یشهد انهم لکـذبون؛ (گروهی دیگر از آنها) کسانی هستند که مسجدی ساختند برای زیان (به مسلمانان)، و (تقوّیت) کفر، و تفرقهافکنی میان مؤمنان، و کمینگاه برای کسی که از پیش با خدا و پیامبرش مبارزه کرده بود؛ آنها سوگند یاد میکنند که: «جز نیکی (و خدمت)، نظری نداشتهایم!» امّا خداوند گواهی میدهد که آنها دروغگو هستند!». ۱۳ - جنگ افروزی یهودجنگ افروزی یهود علیه اسلام و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) امری حرام بود. «وقالت الیهود ید الله مغلولة غلت ایدیهم... کلما اوقدوا نارا للحرب اطفاها الله ویسعون فی الارض فسادا والله لا یحب المفسدین؛ و یهود گفتند: دست خدا (با زنجیر) بسته است.» دستهایشان بسته باد! و بخاطر این سخن، از رحمت (الهی) دور شوند! بلکه هر دو دست (قدرت) او، گشاده است؛ هرگونه بخواهد، میبخشد! ولی این آیات، که از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، بر طغیان و کفر بسیاری از آنها میافزاید. و ما در میان آنها تا روز قیامت عداوت و دشمنی افکندیم. هر زمان آتش جنگی افروختند، خداوند آن را خاموش ساخت؛ و برای فساد در زمین، تلاش میکنند؛ و خداوند، مفسدان را دوست ندارد». این در حقیقت یکى از نکات اعجاز آمیز زندگى پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است زیرا یهودیان از تمام مردم حجاز نیرومندتر، و به مسائل جنگى آشناتر، و داراى محکمترین قلعهها و سنگرها بودند، علاوه بر این قدرت مالى فراوانى داشتند که در پیکارها به آنها کمک مىکرد، تا آنجا که قریش براى جلب کمک آنها کوشش میکردند و اوس و خزرج هر کدام سعى داشتند که پیمان دوستى و همکارى نظامى با آنها ببندند، ولى با اینهمه، چنان طومار قدرت آنها در هم پیچیده شد که بهیچوجه قابل پیشبینى نبود، یهود بنی نضیر و بنی قریظه و بنی قینقاع تحت شرائط خاصى مجبور به جلاى وطن شدند، و ساکنان قلعههاى خیبر و سرزمین فدک تسلیم گردیدند، و حتى یهودیانى که در پارهاى از بیابانهاى حجاز سکونت داشتند، آنها نیز در برابر عظمت اسلام زانو زدند نه تنها نتوانستند مشرکان را یارى دهند بلکه خودشان نیز از صحنه مبارزه کنار رفتند. ۱۴ - پانویس۱۵ - منبعفرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم جنگ» . |